لیست اموال مصادره ای رئیس اداره سوم ساواک/ پرویز ثابتی هنگام فرار از ایران چه چیزهایی با خود برد
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۶۲۹۱۶
به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرویز ثابتی سال ۱۳۴۸ از ریاست اداره یکم امنیت داخلی به معاونت اداره سوم رسید و از ۲۳ فروردین ۱۳۵۲ تا ۷ آبان ۱۳۵۷ رئیس اداره سوم ساواک بود. ثابتی ۹ آبان ۱۳۵۷ از ایران خارج شد اما او که سال ۱۳۴۷ در خانه برادرش ساکن بود، ده سال بعد که از ایران خارج شد، میلیونها تومان پول از ایران خارج کرد و چند باب خانه در بهترین مناطق تهران داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سال ۱۳۴۷ که پرسشنامه استخدامی را در اداره کل سوم ساواک پر کرد، مستاجر خانهای بود در خیابان تختجمشید؛ صاحبخانه برادرش حمید بود. از سال ۱۳۲۸ که از سنگسر سمنان به تهران آمده بود، در خانه اقوام ساکن بود در محله دامپزشکی، نارمک و تهرانپارس.
پرویز ثابتی سال ۱۳۴۸ از ریاست اداره یکم امنیت داخلی به معاونت اداره سوم رسید و از ۲۳ فروردین ۱۳۵۲ تا ۷ آبان ۱۳۵۷ رئیس اداره سوم ساواک بود. با لیسانس قضائی و به علت نداشتن معافیت دائم از خدمت نظام وظیفه از ۱۵ تیر ۱۳۳۸ به طور روزمزد به استخدام ساواک درآمد و از ۱۴ دی ۱۳۴۰ (پس از ارائه مدرک معافیت دائم) با رتبه ۲ به وضعیت رسمی تبدیل شد. پس از آن مدت خدمت روزمزد جزء ادوار خدمت رسمی او محسوب شد و با تصویب معاون ساواک از ۱۵ تیر ۱۳۴۱ به رتبه ۳ ارتقا پیدا کرد. حقوق او در سال ۱۳۴۰ هشتصد ریال و در سال ۱۳۴۱ قبل از ارتقا به رتبه ۳، ۱۶۰۰ ریال و تا تیرماه ۱۳۴۲ حدود ۱۸۰۰ ریال محاسبه شد و پس از آن ۸۰۰ ریال حقوق سنواتی برای او منظور شد.
اسم پرویز ثابتی در یک فقره سوءاستفاده مالی (دریافت زمین از اوقاف و فروش به مبلغ یک میلیون ریال) به میان آمد و حتی در پرونده پرسنلی او نیز درج شده است. در نامه فردی به نام محمد حسینی به تیمسار حسین فردوست، رئیس دفتر مخصوص محمدرضاشاه آمده است: «چندی قبل رونوشت اعلام جرمی که علیه نصیرالدین عصار رئیس سازمان اوقاف سفارشی دو قبضه به شماره ۷۳۳۲۷ به دادستان دیوان کیفر داده بودم خدمت جنابعالی تقدیم گردید و همانطور که انتظار میرفت طبق دستور ماموری به نام آقای حسینی جهت رسیدگی اعزام شد. مامور مذکور به پیروی از اصل کلی تحت تاثر تطمیع پول و زمین و سایر وعدههای عصار قرار نگرفت ولی از طرف آقای پرویز ثابتی مدیرکل سازمان امنیت که نامش در اعلام جرم مذکور آورده شده بود و زمینی از اوقاف دریافت نموده و به مبلغ یک میلیون ریال فروخته بود تحت فشار قرار گرفت تا جایی که اجازه اتمام رسیدگی به کارهایش را به او ندادند و در وسط کار بدون اخذ نتیجه مطلوب احضارش کردند…»
[پرونده پرسنلی پرویز ثابتی در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است]
البته برکشیدن ثابتی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) خانواده او را نیز از مواهب مناصب اقتصادی بینصیب نگذاشت؛ برادرش هوشنگ ثابتی در ۳۰ بهمن ۱۳۵۴ مدیرعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران شد. راننده همسر پرویز ثابتی که استوار ارتش بود در جریان یک بگومگو در فروشگاهی در خیابان جردن در حضور همسر او جوانی را کشت که قتل غیرعمد تشخیص داده شد و در دادگاه بدوی به ۱۰ سال زندان محکوم شد و در مرحله تجدیدنظر به ۶ سال کاهش پیدا کرد و همچنان در زندان بود که ثابتی ایران را ترک کرد.
ثابتی ۹ آبان ۱۳۵۷ از ایران خارج شد و چنانکه در کتاب خاطراتش «در دامگه حادثه» گفته اول به پاریس رفت و بعد به هاوایی! او البته فرار کرد: «مرا هم ممکن بود برای راضی کردن مخالفین زندانی کنند که اگر مانده بودم، قطعا میکردند.»
اما او که سال ۱۳۴۷ در خانه برادرش ساکن بود، ده سال بعد که از ایران خارج شد، میلیونها تومان پول از ایران خارج کرد و چند باب خانه در بهترین مناطق تهران داشت.
طبق اعلامیه جامعه کارکنان بانک مرکزی ایران در آستانه انقلاب، پرویز ثابتی جزو مقامات نظام پهلوی بود که طی ماههای شهریور و مهر ۱۳۵۷ ارز غیربازرگانی از طریق بانکهای مختلف به خارج فرستاد؛ ۱۳۵ میلیون تومان در آن سال که با تبدیل ارزش ریالی آن (با محاسبهگر بانک مرکزی) معادل ۶۳۰٫۸۷۸٫۶۴۹٫۶۳۵ تومان امروز میشود.
دهم اردیبهشت ۱۳۵۸، دادستان کل انقلاب حکم جمعآوری مدارک و اتومبیل پرویز ثابتی را صادر کرد؛ اتومبیل او ماشین سواری مدل چروکی چیف و ب. ام. و مدل ۵۱۸ بود.
سال ۱۳۶۴ بنیاد مستضعفان نتیجه اقدامات انجامشده پیرامون مصادره اموال پرویز ثابتی و اقارب درجه اول او را به دادیاری اجرای احکام دادسرای انقلاب اسلامی اعلام کرد که طبق آن مشخص شد او مالک این اموال است:
۱- منزل دو طبقه به مساحت ۲۱۷ مترمربع واقع در نیاوران، جمشیدیه
۲- ملک واقع در اقدسیه، خیابان بیمارستان، کوی شهید چمران به مساحت ۴۶۸۰ مترمربع
۳- دو قطعه زمین واقع در شهرک غرب فاز متفرقه قطعات ۲۲۱۰ و ۲۲۱۳ به نام پریسا ثابتی (دختر پرویز ثابتی)
۴- اتومبیل ب. ام. و مدل ۷۸ متعلق به نسرین غفارپور همسر
۵- یک قطعه زمین به مساحت ۵۲۵ مترمربع در شهر بندرترکمن
البته پردیس ثابتی زمین شهرک غرب را در ۵۷/۳/۲۱ به سفارت امارات متحده عربی فروخت.
مدعی مبارزه با عوامل فساد رژیم پهلوی در دوران حضور در ساواک (طبق گفته خودش) با این میزان اموال خارجکرده و برجایمانده از ابتدای انقلاب تا امروز در ایالاتمتحده سکونت دارد. کارمندی که با اجارهنشینی و حقوق روزمزد کار خود را در ساواک شروع کرد و ۲۰ سال بعد با دو ملک گرانبها و دو قطعه زمین و ماشین و به پول امروز ۶۳۰ میلیارد و ۸۷۸ میلیون تومان ارز از ایران فرار کرد.
۲۳۲۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1840005منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ساواک رسیدگی به اموال مسئولان انقلاب اسلامی ایران بنیاد مستضعفان ایران خارج شد پرویز ثابتی بانک مرکزی سوم ساواک اداره سوم آبان ۱۳۵۷
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۶۲۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
آفتابنیوز :
در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت» (۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد (پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» ۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش میگذارد که مسبوق به سابقه نبود. مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند، اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزهترین شخصیتهای معلم سینمای ایران را ساخته است.
منبع: همشهری آنلاین